اصول مصاحبه

بایدها
باید شب را خوب بخوابید
شما دوست ندارید در یک مصاحبهٔ شغلی جلو رئیس آیندهتان خوابتان ببرد؛ در اینکه حرفی نیست؛ اما این را هم نمیخواهید که چشمانتان پفکرده باشد، خمیازه بکشید، یا حتی خسته به نظر برسید. داشتن یک خواب مناسب مهمترین نکتهٔ همهٔ مصاحبههای شغلی است، به این دلیل ساده که یک فرد دارای چهرهٔ شاداب و آماده برای تأثیرگذاری، بازدهیاش دو برابر کسی است که شب را تا دیروقت پای قسمتهای گیم آو ترونز نشسته است.
باید صاف بنشینید
همه میدانیم که داشتن حالت بدن مناسب چه چیز فوقالعادهای است، اما واقعاً چند نفرمان بیش از ماهی یکبار (یا برای ارادتمندان گوژپشت نتردام سالی یکبار) به حالت بدنمان فکر میکنیم؟ عادی شده که حواسمان به حالت بدنمان نباشد، به همین خاطر عادی شده دیدن افرادی در کتابخانهها که روی کتابشان آویزاناند، یا کارمندانی که تن خستهشان را روی میز خم کردهاند. نگذارید در چشم مصاحبهگر اینگونه دیده شوید. با اعتمادبهنفس و باز باشید و بگذارید شانههایتان نیز همین را بگویند.
باید پرسشگر باشید
هر سؤالی داشتید بپرسید. اگر هم نداشتید، چندتایی پیدا کنید و بپرسید! شاید خیال کنید فقط باید پاسخدهندهٔ سؤالات باشید، اما مصاحبهٔ شغلی فرصتی برای شما نیز هست که ببینید آیا برای این پست و شرکت مناسب هستید. اگرچه فعلاً نباید دربارهٔ سودهای شرکت سؤال کنید ـــ در لیست نبایدها این را توضیح دادهایم ـــ ولی باید نشان دهید که مشتاقید بدانید شرکت چگونه کار میکند، با چه کسانی کارخواهید کرد، چه انتظاری از شما دارند، فرهنگ شرکت چگونه است و خیلی چیزهای دیگر.
باید تماس چشمی برقرار کنید
این مورد در هیچ فهرستی از نکات مصاحبهٔ شغلی از قلم نیفتاده و هرقدر رویش تأکید کنیم کم است. تماس چشمی طبیعی برقرار کنید و ترسی از آن نداشته باشید ـــ خواهید دید که وقتی ریلکس و باز هستید مصاحبه راحتتر میشود.
باید از خودتان تعریف کنید
خود مصاحبه هم درست بهاندازهٔ رزومه و نامهٔ پوششی شما برای نشان دادن تواناییهایتان اهمیت دارد ـــ حتی اهمیتی بیشتر. از زمان مصاحبه استفاده کنید و همسو با پرسشهای مصاحبهگر، از پروژههای مرتبطی که پیش بردهاید و مأموریتهایی که به نتیجه رساندهاید مثال بیاورید و حقایق مهم دربارهٔ خودتان را تکرار کنید و بگویید چه سودی میتوانید برای شرکت داشته باشید. مراقب باشید که هر چه میگویید مرتبط باشد، اما به این هم حواستان باشد که با گفتنشان هیجان در صدایتان بپیچد ـــ تمام مصاحبهگران دنبال همین هیجان هستند!
باید پیگیر باشید
«نمیخواهم زیادی مشتاق به نظر برسم» را فراموش کنید! پیگیر شدن با یک ایمیل یا یک تماس تلفنی کوتاه، علاقهٔ شما را دوباره به آنان یادآوری میکند و فرصتی دیگر به شما میدهد که نشان دهید واقعاً برای گرفتن پست مشتاقید.
باید ریلکس کنید
اضطراب قبل از (و در طول) مصاحبهٔ شغلی متداول است، اما عصبی بودنِ بیشازحد میتواند کار دستتان دهد. اگر یکوقت مضطرب شدید، فقط یادتان باشد که عادی نفس بکشید، با سرعتپایین صحبت کنید و سعی کنید دستهایتان را در همفشار ندهید. به خود بگویید «اینها آدمهای معمولی هستند ـــ و خودشان هم یکزمانی جای من بودهاند!»
نبایدها
نباید دستبهسینه بنشینید
زبان بدن خوب، چیزی نیست که صرفاً در کلاس رقص سامبا به شما آموزش میدهند، بلکه یک اصل کلیدی است در گذاشتن تأثیر خوب بر هرکسی که ملاقات میکنید، ازجمله مصاحبهگران. علاوه بر پرهیز از دستبهسینه شدن (که موجب میشود بسته به نظر برسید) ببینید دارید چه پیامهای غیرکلامی دیگری برای مصاحبهگر میفرستید. قوز کردن، چرخاندن چشم، شانه بالا انداختن، لب گزیدن، ابرو در هم کشیدن، غنچه کردن لب، خمیازه کشیدن، ابرو بالا کشیدن؛ همهٔ اینها میتواند دلالت منفی داشته باشد پس مراقب بدنتان و سیگنالهایی که ارسال میکند باشید، حداقل تا وقتیکه مصاحبهگر به هوش درونیتان پی ببرد.
نباید با مویتان بازی کنید
بازی کردن با مو یا دست کشیدن بهصورت نهتنها میتواند حواس طرف مقابل را ازآنچه دارید میگویید پرت کند بلکه میتواند عصبی نشانتان دهد، یا بدتر، این را برساند که به وضع مویتان بیشتر از شغل اهمیت میدهید!
نباید زیادی جدی باشید
تماس چشمی، تماس چشمی، تماس چشمی. به هر لیست بایدونباید مصاحبه که نگاه کنید میخواهد این مورد را آویزهٔ گوشتان کند؛ اما مراقب باشید؛ زیادهروی در تماس چشمی گاهی میتواند ترسناک شود، یا دستکم مصاحبهگر را معذب کند. برای اینکه خاطرجمع شوید چنین اتفاقی نمیافتد، فرض کنید این مصاحبه یک گفتگو با یک خویشاوند دور است؛ مؤدب باشید، تماس چشمی برقرار کنید، لبخند بزنید، اما هرازگاهی چشم از او بردارید، به یادداشتهایتان نگاه کنید یا وقتی دارید جواب یک سؤال سخت را آماده میکنید به پیرامونتان نگاه کنید ـــ این کار به مصاحبهگر هم فرصت ریلکس کردن میدهد.
نباید نا آمادهباشید
عجیب است که بسیاری از افراد خود را برای مصاحبه آماده نمیکنند یا فقط کمی آماده میکنند. شاید شما جزئیات شغل را به خاطر سپرده باشید، اما اگر دربارهٔ خود شرکت تحقیق نکردهاید به ضررتان تمام میشود. معنایش این نیست که بروید اسناد مالی ده سال گذشتهٔ شرکت را زیرورو کنید، ولی باید بدانید شرکت چهکاری انجام میدهد، پروژهها و کمپینهای اخیرش چیست، بهطور خاص دپارتمان شما روی چه چیزی دارد کار میکند و مهمتر از همه اینکه با توجه به همهٔ اینها شما چه چیزی میتوانید به گروهشان اضافه کنید.
نباید معمولی لباس بپوشید
شاید در کمد کفشهایتان فقط کفش اسپورت داشته باشید یا بیاندازه عاشق تیشرتهای گرافیکی باشید، اما عادات لباسیتان هرچه که هست، آنها را پشت درِ اتاق مصاحبه جا بگذارید ـــ منظورمان عاداتتان است نه لباسهایتان! مصاحبهگران کسانی را میخواهند که خود را درست عرضه میکنند و لباس مناسب میپوشند؛ بهطورکلی یک پیراهن سفیدتر و تمیز، یک شلوار مشکی و یک جفت کفش مشکی شیک با یا بدون کت شروع خوبی است. درهرصورت اگر مطمئن نبودید که لباستان مناسب است، تنها این را به یاد داشته باشید که کافی است رسمی لباس بپوشید، چون بسیار سخت بتوان لباس رسمیای پیدا کرد که زیادی رسمی به نظر رسد، البته حتی این حالت هم بهتر از عادی پوشیدن است.
نباید دربارهٔ پول سؤال کنید
شاید این مهمترین دغدغهتان باشد، اما جلو خودتان را بگیرید و تا وقتی کاملاً مطمئن نشدهاید که استخدامکننده مایل است درخواست شما را به مرحلهٔ بعد ببرد حرفی از دستمزد اولیه نزنید. اغلب بهتر است صبر کنید تا شغل را به شما بدهند و بعد بحث پول را پیش بکشید ـــ مزیت دیگرش این است که اینگونه هنگام مذاکره برای دستمزد موردنظرتان در جایگاه بهتری قرار دارید، زیرا حالا این را میدانید که متقاضی موردعلاقهشان هستید. بااینهمه، در مطالبات خود محتاط باشید ـــ دستمزد عرف برای شغلهای مشابه در منطقهتان را جویا شوید و قبل از تلاش برای بالا بردن حقوق پیشنهادی شرکت، سطح مهارتهای خود را لحاظ کنید.
نباید دروغ بگویید
علاوه بر مرتبط صحبت کردن، اشتیاق، قوز نکردن و هوشمندی، فراموش نکنید که باید همهٔ استعدادهایی را که مدعی داشتنشان هستید واقعاً دارا باشید. تعریف از خود برای گرفتن نقشی که مهارتهای لازم برای درست انجام دادنش را ندارید بیفایده است؛ حتی قبل از آنکه جای آبدارخانه را بلد شده باشید ردتان میکنند! در عوض، کاری کنید که حقیقت تا جای ممکن خوب به نظر رسد؛ بجای آنکه صرفاً بگویید یک دورهٔ کارآموزی را گذاردهاید، توضیح دهید که چرا این دوره برایتان یک تجربهٔ ارزشمند بوده و چه مهارتهای قابل انتقالی به شما آموخته است. چنانچه مهارتهایی هست که هنوز ندارید اما مشتاق یادگرفتنشان هستید، راحت باشید و این را به آنها بگویید؛ فعلاً قرار نیست همهچیز را بلد باشید.